محل تبلیغات شما
اولین عدد شانس من هفته و بعدیش یک. ۷ بار عدد ۱ و ۱۱ بار عدد ۷ داشتم تو تمام تاریخهای مهم و خوشایند زندگیم. یا تو ماه مهر اتفاق افتادن یا روز هفدهم. البته به جز تاریخ تولدم. شاید تولد اتفاق خوشایندی نیست.
شنیدم دوباره شرکت نیرو میخواد. اصلا مردد نیستم سر رفتن یا نرفتن. چون حتی سر سوزن دلم نمیخواد با اون آدمای نامرد دوباره کار کنم. تازه دارم نفس راحت میکشم و شبا راحت میخوابم. ولی ظاهرا خانواده مطمئنند سر رفتنم به اونجا و بقول بابا اونجا با فوق لیسانس پرستیژ کاریم بالاتر بود. سر دوراهی موندم. اینکه چه کنم تا هم خودم حس رضایت داشته باشم هم خانواده.
دیشب رفتم خونه ژپتو و کلی با امید حرف زدم.
چالش جدیدم شروع شده از امشب تا یک ماه. کنترل خشم. عصبانی شدم بنویسم که چی عصبانیم کرد. چرا و من چه واکنشی نشون دادم.باید حرف بزنم. نه قهر نه انزوا نه طرد فقط حرف و حرف و حرف.
حالا که جمع آدمای اطرافم کوچیکتر شده بیشتر دنبال ارتباطم. هر روز زنگ می زنم به یکی از دوستا یا همکارای قدیم. همینقدر که بدونی یکی هست که درد دلاتو بشنوه همین آرومت میکنه.

پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۹۸

دوشنبه ۱۲ فروردین ۹۸

دوشنبه ۵ فروردین ۹۸

حرف ,سر ,عدد ,خانواده ,اونجا ,روز ,بار عدد ,حرف و ,و حرف ,عصبانی شدم ,بنویسم که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حدیث