هدف بعدیم تغییر شغلم بود که خیلی براش زحمت کشیدم و خون دل خوردم و به لطف خدا هم دقیقا به همون نقطه ای رسیدم که هدفم بود. تیچر رسمی ۳۰م!ا شدن با بیمه. جای زیادی رفتم حرف زیاد شنیدم ناامید زیاد شدم ولی هر بار یاعلی گفتم و دوباره بلند شدم. مدرک TTC گرفتم. الانم که به لطف خدا ژپتو شده سوپروایزر ۳۰م!ا و یه جورایی اموزشگاه واسه خودمون شده. خدایا تو تمام مراحل کنارم بودی و سر راهم نشونه گذاشتی تا تصمیمی بگیرم یا کاری رو کنم که بهترینم بوده. آدم وقتی یه جای جدید میره واسه کار تا وقتی ذوق و اشتیاق داره کار بلد نیست وقتیم که کارو یاد گرفت دیگه اشتیاق کار کردن نداره. بی نظم تر و بی قانون تر و هرج و مرج تر و خر تو الاغ تر و بی سیستم تر از بادک جایی به کل عمرم ندیدم. از فردا فقط شیفت عصر میام تا آخر اسفند. از فروردین کلا میرم ۳۰می!ا. به امید اینکه عصرامم از اسارت این جای بیخود در بیام.
هدف بعدیم خرید خونم بود که شکر خدا با کلی دویدن و وام و برو و بیا درست شد. چقد با بابا رفتیم اندیشه و من با استرس رفتم بادک که الهی باد بیفته تو پیکره اش. چقد تو صف موندیم تا مسدر ملک پور کارمونو راه بندازه.
نتونستم مث قبل به پوستم یا ورزشم خوب رسیدگی کنم ولی باز میکرودرم و بتاکس رو رفتم انجام دادم.
امسال سال پرباری بود. علاوه بر اتفاقای بالا اومدن آدرین، خریدن باغچه، کار امید و گرفتن دفتر، ماشین مامی، کار شیما که اونم خیلی اذیت شد، هم اتفاق افتاد
تو ,رو ,کار ,تر ,یه ,هم ,تر و ,که هدفم ,هدفم بود ,خدایا تو ,هدف بعدیم
درباره این سایت